درست است که شما همیشه نمیتوانید فاکتورهایی که موفقیت کسبوکارتان را تضمین میکند، تعیین کنید اما در عوض شما بر ویژگیهای رهبری خودتان کنترل دارید و میتوانید ویژگیهای منفی و مخرب را اصلاح کنید. احتمالاً همین عامل همه تفاوتها را ایجاد میکند. با داشتن ویژگیهای مناسب رهبری، قادر خواهید بود برای افزایش روحیه کارکنان و پیدا کردن راههایی برای افزایش بهرهوری فکری بکنید. صفات زیر آن دسته از ویژگیهایی است که با کنترل بر انها میتوانید به مدیرعامل و رهبر بهتری تبدیل شوید:
- برای غلبه بر غرورتان کاری کنید:
متأسفانه پس از رسیدن به اهداف و تبدیل شدن به مدیرعامل ، شانس ابتلا به غرور کاذب بسیار زیاد است. شما ممکن است به این باور نادرست دچار شوید که دیگر نیازی به جستجوی فرصتهای یادگیری و رشد ندارید. به همین ترتیب از تمام کسانی که ادراک و نظرات شما را به چالش میکشند، دور میشوید و خود را با عدهای “بلهقربانگو” محاصره میکنید. غرور خود را کنار بگذارید و بگذارید افراد تیم اظهارنظر کنند. این ورودیها نه تنها به شما در دریافت ایدههای جدید کمک میکند بلکه انگیزه بیشتری هم به کارکنان شما ارائه میدهد.
- احتیاط افراطی را کنار بگذارید:
در نگاه اول، رفتار محتاطانه ممکن است ویژگی منفی به نظر نرسد – اما همانطور که دین استمولیس در نشریه کسبوکار هاروارد اشاره کرده است این موضوع به ندرت یک خصیصه مطلوب در مدیران عامل به حساب میآید. در صدر لیست ویژگیهای مدیران مطلوب باید توانایی درک خطرات مؤثر و مناسب و توانایی تخصیص فرصت در موقعیتهای مبهم قرار گرفته باشد. این موضوع به ویژه هنگامی که اقدام ” درست” کاملاً روشن و شفاف نیست، اهمیت بیشتری مییابد. بسیاری از بزرگترین نوآوریها و موفقیتهای دنیای کسبوکار و سایر حوزهها، نتیجه یک ریسک محاسبه شده است.
- دست از تمرکز صرف بر سودآوری بردارید:
بله، طبیعی است که در مقام مدیرعامل، ترازنامه و شرایط مالی شرکت برایتان مهم باشد. این موضوع زمانی اهمیت دو چندان مییابد که باید خود را به سرمایهگذاران یا اعضای هیئتمدیره معرفی کنید.. اما، این موضوع نباید موجب شود سودآوری بر نیاز مشتری اولویت پیدا کند. تمرکز وسیع بر سود به ندرت پایان خوبی خواهد داشت. اگر شما سعی کنید که به پیشنهادات مشتریان کمتر توجه کرده یا از مواد ارزانتر برای تولید محصولات خود استفاده کنید، مخاطبان هدف متوجه خواهند شد. بدبختی بسیاری از شرکتها نتیجه مستقیم تعقیب سود، بهجای توجه به منافع مشتری است.